اینکه تو ذهنت شکل بگیره از اون مهربونیها و انساندوستی و حسهای احمقانه ناشی از این ها سوِ استفاده شده اصلا حال خوبی نداره و اینکه آدمها تا چه اندازه میتونن حقیر باشن و بزدل به اندازه ای که حتی بخودشونم رحم نکنن و بازی رو شروع کنن که توش اصلا بازیگر خوبی نیستن و هی شکست پشت شکست و من حیران و در این میانه به تماشای آدمی که لاشخوروار عواطف منو مورد تاخت و تاز قرار داده نشسته و  غمگینم کسی که در انتهای خط در بسیاری زمینه هاس سردرگم و بی برنامه و متوهم نشسته به امید یک معجزه بدون بلوغ عاطفی بدون درک درست واقعیتها کودکی  که  دچار جنون نیمه آشکاری هم هست ومن که در این میانه بسیار درست و مقتدرانه و حرفه ای حرکت کردم باز هم آسیب دیدم چون امکان کاور کردن اون حجم عدم بلوغ و اختلالات ریز و درشت رو نداشتم به خودم میگفتم به این آدم کمک کن این آدم روحش مچاله و داغونه قلبش پر از توهم و حسادت و حقارته بزار در یه حلقه کوچک با تو احساس بزرگی و کامل بودن بکنه و من که بازیگر بهتری بودم تمام تلاشمو کردم در پنهاترین لحظات این حس فوق العاده بودن و عالی بودن رو بهش القا کنم هر چند از سایر بخشها اونقدر پارازیت و موج مخرب به سمتش بود که تلاش من شاید برای ساعاتی میتونست ازش یه آدم نرمال با احساسات طبیعی بسازه مابقی اوقات سرگردان و معلق بین شخصیتهای خیالی ساخته و پرداخته ذهنش بود و این باعث میشد در انتهای هر کاری بازنده بنظر بیاد که بازنده هم بود اونقدر مسیر های عجیب و غریب تو ذهنش طراحی میکرد که خودش در دنیای ذهنی خودش گم میشد و مرز واقعیتو خیالات رو هم از یاد میبرد نگران و مضطرب بدون توانایی های مناسب برای مدیریت خود و اطرافش و بشدت دنبال کریدیت گرفتن از آدمهایی که کمی بهش نزدیک میشدن و نهایتا شکست پشت شکست و حیران و متوهمتر از قبل که چرا اینجوریه .؟؟؟/ من البته لحظا ت دلپذیری رو با تلاش خودم  روی این ساختار متخلخل بی ثبات و روانپریش ساختم و لذت بردم و البته در جاهایی خیلی خیلی کمک کردم تا سقوط این آدم به تعویق بیافته یه وقتایی که شرایط از کنترل خارج میشد خودمو جمع و جور میکردم و دور میشدم و اینجا بود که با یک کودک بی اطلاع و ناشی روبرو میشدم که آویزون عواطفم میشد تا جایی که  دوباره اون بخش متزل مهربونی من به رعشه در میومد و میگذشتم از همه اون جیزهای مشمئز کننده در حضور فیزیکی که من استعداد عجیب و غریبی در دلپذیر ساختنشون داشتم و امروز که چند تا جمله واقعا نازل و حقیرانه در دلبری کردن دیدم یهو تموم اونچه ساخته بودم به یکباره فرو ریخت این آدم خیلی بیشتر از اونی که بنظر میومد و فکرشو میکردم نازل و دم دستی بود برخلاف تظاهرکردنش که ناشیانه هم بود اغلب  عزت نفسی بشدت پائین و نازل داشت و اینکه خوشبختانه بقدری از این حرکت چیپ منزجر شدم که اون رشته باریک رو در کمتر از چند ثانیه پاره کردم و این انگل همیشه انگل بیدرمان رو از زندگیم انداختم بیرون و حالا حال بهتری دارم خیلی بهتر اگر یادآوری حماقتهایی که از سر احساسات بی شائبه خودم ازم سر زده رو کنار بزارم و بسپارم بدست باد بقیه مسایل رفت تو فاضلاب بله سفون رو هم کشیدم   

باید سیفون رو کشید

رو ,هم ,اون ,آدم ,شکست ,خیلی ,این آدم ,پشت شکست ,شکست و ,شکست پشت ,و اینکه

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها


تجهیزات پزشکی Ene amatxo postbu دین دین کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. Thomas's info an1 ای سی استور هزار درصد in blog mane مدرس شاد
دزدگ